جنگ زده ای که خانه اش را به خاطر نیما ترک نکرد!

به گزارش وبلاگ پایگاه داده، اینک نه در میان نامه ها و وصایای نیما یوشیج حرفی از سیروس طاهباز است و نه تنها پسر او چندان دل ِ خوشی از گردآورنده آثار پدرش دارد؛ با این حال اما طاهباز امانت داری باغیرت توصیف می گردد که حاضر نشد در دوران جنگ، به خاطر دست خط های نیما برای نجات جانش هم خانه اش را ترک کند.

جنگ زده ای که خانه اش را به خاطر نیما ترک نکرد!

به گزارش وبلاگ پایگاه داده، بسیاری سیروس طاهباز (متولد 2 دی 1318 در بندر انزلی) را علی رغم فعالیت های فرهنگی مستقلی که داشته است، با نام نیما می شناسند؛ مردی که دره طویل و اسب سرخ جان اشتاین بک را به دست فارسی زبانان رساند، حدود هشت سال مدیر مرکز آفرینش های ادبی کانون پرورش فکری بچه ها و نوجوانان بود، بیش از 20هزار نسخه از دست نوشته های پدر شعر نو فارسی را منتشر کرد و علاوه بر آثاری دیگر، کتاب هایی همانند زنی تنها: درباره زندگی و هنر فروغ را به چاپ رساند.

مصطفی علیپور، شاعر، نویسنده و مدرس شعر نیمایی در گفت وگویی با وبلاگ پایگاه داده به مناسبت هشتاد و دومین زادروز سیروس طاهباز و شصت و دومین سالروز درگذشت نیما یوشیج (13 دی 1338) می گوید: با توجه به پیوندی که نام سیروس طاهباز با شعر، اندیشه و نثر نیما پیدا می نماید و سالیان درازی که او به حق برای نیما صرف نموده، می توان گفت او شخصیتی چندبعدی داشته که یکی از ابعاد خیلی مهم آن، پرداختن به نیما و توسعه اندیشه های زیبایی شناسی، زبانی و شعری نیما است و این کار بسیار بزرگی ست.

او در عین حال معتقد است که طاهباز از شخصیت هایی بوده که در جنبه های مختلف فعالیت فرهنگی و ادبی داشته و می افزاید: شاید یکی از مهم ترین وجه هایی که شخصیت طاهباز را به نیما پیوند می زند، وجه روزنامه نگاری سیروس طاهباز بوده. حتما اهالی ادبیات معاصر نام مجله آرش را شنیده اند و می دانند که بنیان گذار آن بوده. او 13 شماره از مجله آرش را در دهه 40 منتشر کرد و اگر نگوییم نخستین بار اما می توان گفت او یکی از چندین روزنامه نگاری در دهه 40 بوده که برای نخستین بار به سمت آثار ادبی بزرگ جهان و خصوصا داستان کوتاه رفتند.

علیپور به حضور چهره های ادبی مطرح جهان در مجله آرش اشاره و بیان می نماید: حتی حالا هم وقتی به مجله آرش نگاه می کنم، نام افراد بسیاربسیار بزرگی را در حوزه شعر و داستان در آن می بینم. این وجه مهم شخصیت سیروس طاهباز بوده که او را به سمتی سوق می دهد و گام های او را به سمتی راهنمایی می نماید که یک راست او را به سمت خانه فکر و اندیشه های نیما می رساند.

نویسنده در جست وجوی شعر بعلاوه می گوید: من در اثبات این که بُعد روزنامه نگاری طاهباز چقدر در راهنمایی او به سمت نیما نقش داشته، مخاطبان را ارجاع می دهم به کتاب یوش. به نظرم این کتاب یکی از اساسی ترین کتاب ها در حوزه شناخت اندیشه و شخصیت نیما است. به این علت که یوش، زادگاه نیما است و به گمان من، کسانی که می خواهند درباره نیما تحقیقات قابل دفاع و آکادمیک داشته باشند، از خواندن کتاب یوش ناگزیر هستند.

مصطفی علیپور در شرح بیشتر در خصوص کتاب یوش که اولین بار در سال 1342 با مقدمه و تشویق جلال آل احمد منتشر شد، اظهار می نماید: طاهباز برای نوشتن این کتاب مدت ها در یوش اقامت و راجع به فرهنگ، سنت، آداب، زبان، کشاورزی، دامداری و گرایش های اجتماعی، اقتصاد و... تحقیقات مفصلی کرد که بسیاری آن را در حد تک نگاری های آل احمد می دانند. اما به گمان من، از تک نگاری های آل احمد هیچ کم ندارد. عده ای هم آن را سفرنامه می دانند، اما به گمان من، سفرنامه نیست بلکه تک نگاری پژوهشی و بسیاربسیار دقیق و آکادمیک است. از منظر ارجاعات درست و به ویژه تصویری سیروس طاهباز به یافته های خود، می توان این کتاب را یکی از برترین تک نگاری های تاریخ معاصر دانست. من بارها این کتاب را خوانده ام و خواندن آن را به کسانی که می خواهند نیما را بشناسند، توصیه می کنم.

به گفته او، طاهباز در کتاب یوش خیلی بر روی نیما متمرکز نمی گردد، اما آن چه پس از خواندن برای خواننده فراهم می آید، شناختی کافی از جایگاه، جغرافیا و تاریخی است که نیما در آن زاده و بالیده شده است. در واقع، اگر نیما در جغرافیایی مثل یوش - با آن شرایط فرهنگی، مالی و اجتماعی - نبود، شاید آن چه را امروز به عنوان نیما با این آثاری که به او اختصاص دارد، داریم نداشتیم. فقط یوش بود که می توانست پدیده ای مثل نیما را با این شخصیت فکری، فرهنگی و زیبایی شناسی ادبی و هنری خلق کند. برای همین است که یوش بسیار کتاب مهمی ست. البته مدت کوتاهی پس از چاپ اول، جلو پخش این کتاب گرفته می گردد و بعد از انقلاب چاپ دوم آن منتشر می گردد.

علیپور بعلاوه به مقدمه ای که طاهباز در زمستان 1362 برای کتاب یوش نوشته، اشاره می نماید و در عین حال مقدمه نخست از جلال آل احمد را هم بسیار خواندنی توصیف می نماید و آن را می خواند که فایل صوتی آن در ادامه آمده است.

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی نماید.

فایل آن را از اینجا دانلود کنید: audio/mp3

مصطفی علیپور در ادامه می گوید: اتفاقا این کتاب فرهنگ نامه ای هم دارد که با تصویر و حتی بعضی نقشه جغرافیا همراه است. نام ها، مکان ها و بسیاری از واژه ها و اصطلاحاتی که ممکن است مخصوص یوش باشند نیز در این فرهنگ نامه آمده اند. جالب است که بعضی از واژه های این واژه نامه در شعر نیما حضور دارد؛ آن هم به گونه ای که اندیشه، فرهنگ، فکر و اسطوره ایجاد کردند. به نظر من، خواندن این واژه نامه با معنایی که مردم یوش برای آن در نظر گرفتند و نیما هم به درستی به آن تعاریف پایبند است و آن ها را در شعر خود ظهور می دهد، برای کسانی که بخواهند شعر نیما را بخوانند، بسیار مهم است.

او با اشاره به غفلت از کتاب یوش می افزاید: من خیلی متاسفم که می بینم در بین کتاب هایی که طاهباز درباره نیما منتشر نموده، یوش در بین بسیاری از جوانانی که در حوزه نیمایی شناسی تحقیق و پژوهش می نمایند، مغفول مانده و کمتر دیده شده است.

این شاعر معتقد است که کتاب یوش در فکر مخاطب دانش، نگرش و اندیشه ایجاد می نماید و بیان می نماید: این نگاه برای یک شاعر در پرداختن به شعر نیمایی و برای یک پژوهشگر جوان در پرداختن به شعر نیما و نیما بسیاربسیار روشمند و نقشه راه است. از این نظر، من این کتاب را بسیار ارزشمند می دانم.

علیپور به این که نخستین بار نام نیما را به نوعی با سیروس طاهباز شنیده اشاره می نماید و می گوید: چنان که می دانیم ابوالقاسم جنتی عطایی در سال 1334 - زمان حیات نیما - کلیاتی را از او منتشر کرد. اما من با مجموعه اشعاری که طاهباز از نیما درآوده با او آشنا شدم. گفته می گردد این کتاب مشکلاتی از منظر تهیه و تدوین داشته است؛ از جمله آقای شراگیم یوشیج گفته است که بسیاری از دست خط های نیما که بعدها به وسیله سیروس طاهباز منتشر شده، خوب خوانده نشده و غلط خوانده شده اند. البته من به دست خط های نیما دسترسی ندارم که این گفته را تایید یا تکذیب کنم اما به هر حال، آن چه صورت گرفته، کار بزرگی است و قرار نیست کسانی که در خصوص اندیشمند، شاعر یا نویسنده ای اثری خلق می نمایند، این اثر اولین و آخرین باشد. چنین توقعی غیرآکادمیک و غیرفنی است. همچنان که در خصوص شاعران بزرگ تاریخ ما سده هاست حرف زده و اثر کتابت می گردد، در خصوص نیما هم می تواند چنین وضعیتی داشته باشد.

او معتقد است که حتی اگر قضاوت بعضی از جمله شراگیم یوشیج را درمورد مجموعه اشعاری که طاهباز در سال 1370 از نیما منتشر نموده بپذیریم که با ضعف ها و مشکلاتی از جهت خوانش شعر همراه بوده اما باز هم از ارزش ها و اعتبار سیروس طاهباز و زحمت شگفتی که درباره نیما و شعر او کشیده، چیزی کم نمی نماید.

مصطفی علیپور سپس به اهمیت نامه های نیما اشاره و بیان می نماید: البته گفته می گردد شراگیم این نامه ها و دست خط ها را در اختیار طاهباز گذاشته است. نامه های نیما به تلاش سیروس طاهباز و با نظارت شراگیم یوشیج به وسیله شرکت سهامی خاص نشر آبی در پاییز 1364 - تهران منتشر شده که کتاب بسیار معتبری است. از این نظر که نیما بسیاری از دیدگاه های نظری و اندیشه هایش درباره شعر خود نیمایی را در قالب نامه به دوستان و شاگردانش نوشته و در آن ها نظریه های ادبی خود را تحلیل می نماید.

شاعر هفت بند مویه درخصوص رویکرد سیروس طاهباز برای جمع آوری نامه های نیما اظهار می نماید: سیروس طاهباز با دو رویکرد به سراغ چاپ این کتاب می رود، نخست این که آثاری از نیما بوده اند و دیگر این که ارزش های نظری این نامه ها در اثبات شعر نیمایی خیلی مهم تر از بقیه جوانب است. به جز این، از برگزیده آثار نثر نیما از دیگر آثاری است که به همت طاهباز و با نظارت شراگیم در سال 1369 به وسیله انتشارات بزرگمهر منتشر شده.

علیپور می افزاید: آن چه باز هم قابل تامل است، یادداشت های شخصی خود نیما است که گفته می گردد نیما دوست نداشته آن ها منتشر شوند. اما وقتی منتشر شدند، بسیاری از ابهام ها را درمورد زندگی شخصی نیما و ارتباطش با دوستان، شاگردان و شاعران روزگار خودش برطرف شد. برای همین، این کتاب برای کسانی که درباره نیما پژوهش می نمایند، کتاب ارزشمندی است. من به عنوان یک معلم شعر نیمایی بسیار از آن آموخته ام. این در حالی است که نیما تصمیم نداشته بسیاری از جنبه های شخصی خود را علنی کند و آن ها را در خلوت خود می نوشته. شاید خیلی ها بگویند این کار درستی نبوده اما این که چرا منتشر شده، به خانواده نیما ربط دارد اما برای من، به عنوان مخاطب شعر نیمایی و معلم کوچک شعر نیمایی حتی در جهت آموزش شعر نیمایی بسیار مفید بوده است. برای این که جنبه های شخصی زندگی نیما را گاه بسیار غلیظ در شعرهایش می بینیم.

او به انتشار یادداشت های نیما به وسیله سیروس طاهباز اشاره می نماید و می گوید: این یادداشت ها به فهم بیشتر شعر نیما یاری می نماید. چه بسا بسیاری از شاگردان و دوستان نیما ممکن است از این که نیما گاهی در یادداشت هایش به آن ها اشاره نموده، از او گله داشته باشند.

نویسنده تا صبحدمان در ادامه با بیان این که از دیگر آثاری که سیروس طاهباز را به نیما پیوند می زند، حرف های همسایه است، شرح می دهد: من این اثر را در حد چند نامه به شاعری جوان راینر ماریا ریلکه می بینم و به نظر من بسیار کتاب مهمی است. نیما تمامی تئوری ها، اندیشه ها، نظریه های ادبی و شعر نیمایی را به زبانی ساده و همه فهم در این نامه ها که به شخصی خیالی است، نوشته. در واقع، آن بخشی از اندیشه ها و نظریاتی را که در این ها مطرح نموده، بیشتر جنبه آموزشی دارند. اگر در سایر آثار نیما او را یک نظریه پرداز می بینیم، در حرف های همسایه معلم شعر، هنر و ادبیات است که به زبانی ساده و همه فهم - شکل ساده شده تئوری هایش - آن ها را در قالب نامه هایی به شاعران و هنرمندان عرضه می نماید.

مصطفی علیپور ادامه می دهد: از روزگار جوانی و دانشجویی که سعی کردم شعر نیمایی را تدریس کنم، این کتاب هیچ وقت از من دور نبوده، همواره آن را به کلاس می بردم و می خواندم و هر بار که آن را می خواندم دریافت های روشن تر و ساده تری برای آموزش شعر نیما پیدا می کردم. کتاب درباره شعر و شاعری از دیگر کتاب هایی در مجموعه آثار نیما یوشیج است که به همت سیرس طاهباز منتشر شده. بخشی از حرف های همسایه را من در این اثر می بینم اما عمده آن، نامه های نیما به افرادی واقعی است که هر کدام صاحب فکر و ذوق بودند.

او در عین معتقد است که غیر از شخصیت مترجمی و روزنامه نگاری طاهباز نکته ای وجود دارد که نباید آن را فراموش کنیم و آن مدیریت ادبی و فرهنگی او است؛ سیروس طاهباز از سال 49 تا 57 مدیر مرکز آفرینش های ادبی کانون بود که به گفته علیپور، این دوران یکی از مهم ترین و پربارترین دوره های مدیرتی کانون بوده است و از آن جا شخصیت های بزرگی در حوزه سینما و ادبیات ظهور کردند.

علیپور به آثار ترجمه طاهباز نیز اشاره می نماید و می گوید: کتاب مصیبت نویسنده بودن که به وسیله او ترجمه شده، شامل سه نامه، 10 نوشته، 12 قصه و 4 شعر از 24 نویسنده، شاعر، موسیقیدان و پیکرتراش است که من مخاطبان را به خواندن این کتاب تشویق می کنم.

این مدرس زبان و ادبیات فارسی در انتها و درخصوص رویکرد نیما به طاهباز می گوید: من نامه ای از نیما به طاهباز ندیدم یا ندیدم که نیما به طاهباز اشاره ای نموده باشد. پژوهشگران شعر نیمایی حتما اطلاعات دقیق تری در این زمینه دارند. اما نیما وصیت نموده بود که آثارش را آل احمد و مشخص منتشر نمایند. حتی این کار را به شاگردانش همانند اسماعیل شاهرودی، مهدی اخوان ثالث و احمد شاملو هم نسپرده است. اما گفته می گردد دو وصی نیما، آل احمد و استاد مشخص خودشان از میانه کار گردآوری و انتشار آن بخش از آثار نیما را که به جای مانده بود و نتوانستند منتشر نمایند به عهده طاهباز گذاشتند. این در حالی است که شراگیم گفته دست نوشته های نیما را به سیروس طاهباز داده اما آن چه اهمیت دارد این است که این وظیفه از سوی دو وصی نیما به طاهباز محول شده بود.

علیپور در انتها در خصوص طاهباز یادآور می گردد: امانت داری طاهباز و غیرت و حمیتی که برای حفظ آثار و دست خط های نیما داشته، خیلی مهم است. جایی خواندم که او حتی در دوران جنگ حاضر نشد خانه اش را ترک کند و گفته است که نمی تواند دست خط های نیما را بگذارد و جانش را نجات بدهد و خدایی نانموده دست خط ها در اثر بمباران از بین برود. این نشان می دهد او چقدر نسبت به آثار یک شاعر بزرگ احساس مسئولیت دارد.

منبع: خبرگزاری ایسنا

به "جنگ زده ای که خانه اش را به خاطر نیما ترک نکرد!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "جنگ زده ای که خانه اش را به خاطر نیما ترک نکرد!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید